قلب نی نی
سلام مامان گلی
دیشب ساعت 8:30 با خاله جون شهره رفتیم سونو مطب آقای دکتر بابک توکلی. وقتی دکتر مانتیتورش رو به سمت من هدایت کرد تا تو رو ببینم بهترین لحظه بود برام. تو خیلی کوچولو بودی ناناز مامان. الهی دورت بگردم. فدای اون قد و بالای 3 میلیمتریت برم. تو سونو مشخص شد که تو 6 هفته داری و 14 /3 برام وقت تقریبی زایمان طبیعی زد.
قلبت رو دیدم که تند تند ضربان داشت. آقای دکتر برام توضیح داد که باید چه کارایی رو انجام بدم تا سالم به دنیا بیای. ازش خواستم صدای قلبت رو بشنوم ولی گفت الان برات ضرر داره. منم بی چون و چرا قبول کردم چون نمی خوام آسیبی بهت برسه فرشته کوچولوی من.
وای خدای من... یعنی تو، تو وجود منی!!!! باورم نمی شه خدا این همه خوشبختی رو تو دل من گذاشته. خدایا شکرت
یکشنبه همین هفته با شقایق جون و محمد جون و فرزاد جون و منو بابایی و شما رفتیم شیراز. خیلی خوش گذشت عسلم. با شقایق جون کلی خرید کردیم. دوست داشتم واسه تو هم خرید کنم اما الان خیلی زوده. واسه همین 16 نتونستم بیام تو رو ببینم و فرداش رفتم سونو.
مامان گلی عاشقتم از اینجا تا ابد